پسر کوچولو

خاطرات من و خانواده و دوستانم

پسر کوچولو

خاطرات من و خانواده و دوستانم

انگری برد 2

مرغهای عصبانی مرحله اول رو رد کردن ولی به رئیس دزدا نرسیدن .   

اونا اونقد عصبانی  شدن که به سیاه رسیدن و گفتن بیاد کمکشون چون سیاهه  

 

می ترکه و همی چی رو خراب می کنه. من چند روز پیش یدونه از عروسک سیاهه 

 

 رو خریدم.

انگری برد

انگری برد یه چندتا پرنده هستن که خیلی عصبانین برای چی؟  

چونکه تخماشونو دزدیدن بعد پرنده های عصبانی میرن دورتا دور لونشونو می گردن تا اینکه یه رد پا پیدا می کنن . اون رد پای چی بود، بله ... دزدا   

بعد  با عصبانیت دویدن دنبالشون تا تخماشونو پس بگیرن. و تازه بازی شروع میشه .... 

 اول قرمز میاد بعد آبی بعد زرد بعد و بعدشم مشکی و سفید و .... 

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست